یک مهندس آلمانی می خواست روی انسان قیمت بگذاردکه آدم چقدرقیمت دارد.حساب کرده گفته بود80تومان چرا؟گفته بودانسان4کیلوآهک داردازنظرفیزیکی وشیمی حساب کرده بودوهمینطور5کیلوآهن،2کیلوقندو... برای خواندن داستان درموردقیمت انسان به ادامه مطلب بروید
می گویندروزی تیمورلنگ حمام رفت سلمانی ودلاک آمدتاپشتش راکیسه بکشند.تیموربه دلاک آمدوگفت من چقدرمی ارزم؟دلاک گفت100تومان...تیمورگفت احمق این لنگی که به من بسته شده صدتومان ارزش دارد...دلاک گفت بالنگ حساب کردم.